پیشگفتار:
«عدالت» مفهومی است که بشر از آغاز تمدن خود میشناخته و برای استقرار آن کوشیده است. مشاهده طبیعت و تاریخ رویدادها، و اندیشه در خلقت، از دیرباز انسان را متوجه ساخت که آفرینش جهان بیهوده نبوده و هدفی را دنبال میکند. انسان نیز در این مجموعه منظم و با هدف قرار گرفته و با آن همگام و سازگار است. بنابراین، هر چیزی که در راستای این نظم طبیعی باشد، درست و عادلانه است.حقوق نیز از این قاعده بیرون نبوده و مبنای آن در مشاهده موجودات و اجتماعهای گوناگون است. پس، از ملاحظه «آنچه هست» میتوان به جوهر «آنچه باید باشد» دست یافت. به بیان دیگر، در شیوه ارسطویی جستجوی عدالت، واقعگرایی و پایه آن مشاهده و تجربه است. این مقاله جای تفصیل برای ملاحظه سیر تاریخی عقاید نیست، ولی تعریفهای مهمی از عدالت را بیان میکند.
فهرست :
مفهوم عدالت در حقوق
تعریف عدالت
افلاطون و عدالت اجتماعی
ارسطو و اعطای حق به سزاوار آن
رومیان و نفع مشترک
ترجیح منافع قابل احترامتر
عدالت صوری و ماهوی
عدالت طبیعی و حقوقی
نقد تعریفها؛ دشواری اعمال ضابطهها
شناخت عدالت و منابع آن
چهره اخلاقی عدالت و هنر شناخت آن
قلمرو حقوق و عدالت
جدایی دو قلمرو
عدالت و نظام ارزشها
معیار نیک و بد حقوق